گفت موسی این مرا دستور نیست


بنده ام امهال تو مامور نیست

گر تو چیری و مرا خود یار نیست


بنده فرمانم بدانم کار نیست

می زنم با تو بجد تا زنده ام


من چه کارهٔ نصرتم من بنده ام

می زنم تا در رسد حکم خدا


او کند هر خصم از خصمی جدا